تولد سه سالگی
سلام دختر قشنگم
امروز بعد مدتها دوباره تونستم بیام و بلاگت . یعنی همش تنبلی میکردم
خیلی خبرا نذاشتم
اولش تولدت مبارک دختر نازم انشاله صد ساله بشی و همگی کنار هم به خوشی زندگی کنیم
بعدش ما از دی ماه 1395متوجه شدیم که ی نی نی کوچولو دیگه داریم که همزمان شد با کربلا رفتن من و مامانی
و کلی دردسر های دیگه و بعدش متوجه شدیم که ی آبجی قراره برات بیاد و اسمشم میخوایم فاطمه بذاریم و الان که دارم این مطلب رو مینویسم برات دو ماه دیگه بیشتر تا تولد آبجی کوچولو نمونده انشاله سالم به دنیا بیاد و اولش که اصلا موافق نی نی نبودی الان خیلی بهتر شدی و تازه بعضی وقتا میای صورتت رو جلو شکم مامان و باهاش حرف میزنی
راستی ی پیام هم بابا واسه تولدت برام فرستاده که بعدا برات میذارم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی